وقتي جاي سردي دستامونوازش هاي گرمت پرميكرد..وقتي دونه هاي اشكمودستاي پرمهرت پاك ميكرد..نميدوني چقدرزير بارون عاشق وبيقرارتر ميشدم..دلتنگ ترميشدم..دلم ميخواست هميشه بارون بيادتامنوتوعاشق تربشيم..دروغ چرا..وقتي بارون بندميومددلم ميگرفت..نميخواستم هيچوقت اون روزمون تموم بشه..يادته هميشه ميگفتي عشق مثل بارون ميمونه؟هروقت ميپرسيدم يعني چي منوبغل ميكردي وميگفتي دونستنش بدردمنوتونميخوره!اماحالاخودم معنيشوفهميدم!عشق مثل بارون ميمونه چون بالاخره تموم ميشه!چون همونطوركه جاي ابروبارون روخورشيدميادوميگيره بجاي عشق هم ميشه يكي ديگه بياد..ميشه يكي ديگه بيادوبشه همدم تنهايي هات.. كاش ازهمون اولش معني حرفتوفهميده بودم تااينجوري ديوونت نميشدم..امامن حرفاتوباورندارم!توعشقت واقعي نبودوگرنه چرامن نتونستم هنوزيادت روازخاطرم ببرم؟چرامن نتونستم يكي ديگه روجات بيارم؟نه..عشق بارون نيست كه بندبيادوتموم بشه..عشق مثل درياست..مثل دريايي كه هرچقدرجلوترميري عميق ترميشه..عشق مثل هواست كه اگه نباشه مي ميريم..كاش هيچوقت خام حرفاي عاشقونت نميشدم..كاش اصلاباورت نميكردم..الان سال هاست دارم تاوان يه باور روپس ميدم..اونم باورعشق تورو...

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[+] نوشته شده توسط asma در 19:39 | |