يادته واسه باهم بودنمون به زمين وزمان رومينداختيم تاشده حتي واسه يه دقيقه صداي هموبشنويم وباهم باشيم؟چقدزوداون روزاگذشت وچقددير داره اين روزاي بيتوبودن ميگذره..چقدكندميگذره ثانيه هاودقيقه هاي نبودنت..شب كه ميشه به يادت تاسحرتوي حياط راه ميرم وباستاره هاحرف ميزنم..ازغمام ميگم..ازدلتنگي هام..ازاينكه چقدسخته وقتي نيستي..ازاينكه كاش ميدونستي چقدبه دستات نيازدارم...چقدبه شونه هات نيازدارم تاپناه گريه هام باشه..به صدات نيازدارم تا ارامش دهنده ي قلبم باشه..كاش هيچوقت عاشقت نميشدم..امانه..ازت ممنونم..ممنونم بخاطرهمه ي اون روزهاي خوبي كه باهم داشتيم..بخاطراينكه معني واقعي عشق ودوست داشتن روبه من فهموندي..كاري كردي كه باتموم وجودعشق رواحساس كنم..خيلي وقته كه توروكنارخودم ندارم اماهنوزباخيال اغوش گرمت شب وروزمو ميگذرونم..هنوزعكستوتوبغلم ميگيرم وفقط نگات ميكنم..اونقدنگات ميكنم تاچشام بسته بشه به اميداينكه تورولااقل توي خواب ببينم..اماخوابامم باهام غريبه..وقتي ميخوابم مدام كابوس ميبينم كه دستاي يكي ديگه تودستاته..ميبينم كه شعر"جزتو"روداري واسه اون ميخوني..ميبينم كه گيتارت فقط داره واسه عشق جديدت مينوازه..نميدوني چه حال وروزيه روزاي نبودنت..انگاريه بغض بزرگ دارم كه هيچوقت اين بغض شكسته نميشه..عذابم ميده همه چي وهرچي كه يادي ازتوئه..نشوني ازتوئه..نميدونم چطوربانبودنت كناربيام..چطوروقتي تونيستي به يكي ديگه بگم عشقم..چطوروقتي كسي صدام ميزنه باتموم وجود بگم:جونه دلم؟دردجدايي ازعشق سخته اماهيچي سخت ترازتظاهربه دوست داشتن كسي نيست..سخت ترازاين نيست كه تظاهربه نگراني و دلتنگي كني..سخته..خيلي سخته كه توكنارم نباشي اماجاي تويكي ديگه باشه..ديگه اززندگي سيرم..ازاين روزاي تكراري..ازخودم..ازمردم..توهم دنياي من بودي وهم دنياي منوميفهميدي..اماافسوس...افسوس كه دست سرنوشت ماروازهم جداكرد...

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[+] نوشته شده توسط asma در 14:47 | |